ღموج درياღ

 

گیرم که باخته ام !!!


اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد.


شوخی که نیست , من شاه شطرنجم !!!


تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم .


آرزو طلب نمیکنم، آرزو میسازم .


لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر میکنی ،


من همانی ام که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی.


زانو نمی زنم، حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد !


زانو نمی زنم، حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند !


” مـــن زانــــو نمــی زنــــم. . . “

 

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:من زانو نمی زنم,شرنج,موج دریا,اسمان,متن زیبا,ساعت 15:21 توسط باران| |

 

 

 


 

 

 

 

 

فلک کور است ،

دلم شوریده در شور است

صدای خنده و آواز می آید

زکوی دلبرم امشب

صدای ساز می آید

دلم بی وقفه می لرزد

نمی دانم چرا تنگ است و می ترسد؟

قدم لرزان به سوی کوچه می آیم

دو دستم را به روی یکدیگر

با حرص می سایم

خدایا ترس من از چیست؟

عروس جشن امشب کیست؟

صدای همهمه

با ورود شیخ عاقد میشود خاموش

صدای شیخ می آید :

عروس خانم وکیلم من؟

جوابم ده وکیلم من؟

صدای آشنایی بله می گوید

و مردم یکصدا با هم مبارک باد می گویند

خدای من صدای اوست!!!

صدای آشنای اوست!!!

دلم در سینه می افتد

برای مدتی ساکت

برای مدتی خاموش...

 

 

 


 

 

صدای نعره ام در کوچه می پیچید

خدای من مبارک نیست

مبارک نیست

بگوئیدم دروغ است آنچه بشنیدم

بگوییدم دروغ است آنچه فهمیدم

نگار من عروس جشن امشب نیست

 

 در ادامه مطلب:

 


:ادامه مطلب:


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 آپلود عکس - شبکه اجتماعی فیس نما - قالب وبلاگ